فارغ التحصیل کارشناسی ارشد روانشناسی از دانشگاه شهید بهشتی
روان درمانگر آنلاین، مشاور فردی بزرگسالان و طرحواره درمانگر
دارای پروانه اشتغال تخصصی به شماره ۱۱۶۰۲
شبکههای اجتماعی درمانگر
شاید همین چندساعت پیش باهات درد دل کرده باشه و با همه وجودت بخوای که بهش کمک کنی، اما نگرانی نکنه نتونی راهنمایی درستی بکنی. با معرفی سفیران اگاهی فرصت ساختن حال خوب رو بهش بده! ما کارمون رو بلدیم و درکنارش خواهیم بود و تمام تلاشمون رو میکنیم تا در آینده بابت این معرفی به خوبی ازت یاد کنه. پس ما را به دوستان خود معرفی کنید.
مشاور و درمانگر
توی اتاق درمان معمولا قرار بر این هست که تو از خودت بگی و من بشنوم، اما اینجا من میخوام از سفرنامه خودم برات بگم:
مرضیه موسیوند از وقتی که خودش رو شناخت عاشق کتاب خوندن و یادگرفتن بود.
اولین کتاب غیر درسی که از ده سالگی با اشتیاق میخوند کتاب های هری پاتر بود که اون زمان همسن خودش بود و اینقدر توی دنیای خیالی و جادوییش غرق میشد که گاهی ۱۰۰۰ صفحش رو در عرض یک روز میخوند.
اما راستش اون دختر نوجوونی که از ۱۲ سالگی آزمون ورودی مدرسه استعدادهای درخشان رو قبول شد و توی دبیرستان موقع انتخاب رشته، بجز رشته ریاضی یا تجربی و البته ( پزشک یا مهندس شدن) حق انتخاب دیگه ای توی تیزهوشان بهش نداده بودن، هرگز به ذهنش هم خطورنمیکرد که یک روز از رشته روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی سردربیاره!
اما الان خیلی خوشحال هست که از ۱۸ سالگی به بعد با کتاب های روانشناسی و دوره های خودشناسی آشناشد و هرچی بیشتر یاد گرفت اشتیاقش برای مطالعه بیشتر و یاد دادن به بقیه بیشتر شد و اینجا بود که فهمید چقدر این مسیر با استعداد و روحیاتش سازگار هست و میخواد تا آخر عمرش دانشجوی این رشته باشه تا هم به خودش و هم به بقیه کمک بکنه حال بهتری داشته باشن، و البته که اول از خودش شروع کرد و روی صندلی مراجع نشست.
امروز اون دختر یک روانشناس آنلاین هست که به همنوعان خودش در سراسر دنیا مشاوره روانشناسی آنلاین میده و عاشق شغلشه….
حالابیا تصور کنیم که یک دنیای موازی هست که توی اون، یک نسخه دقیقا از خودت اما آگاه تر، خوشحال تر، صبورتر، با احساس آرامش و امنیت بیشتر که جواب خیلی از سوال های توی ذهنت مثلا علت رنج هایی که کشیدی رو میدونه و درد کمتری میکشه، وجود داره….
دلت میخواد باهاش ملاقات بکنی یا جای اون باشی؟
اگر بهت بگم برای دیدن اون نسخه آیندت باید وارد سیاهچاله زمان بشی و برگردی به گذشته خودت ( دوران کودکیت) و بعضی از اتفاق ها و رنج هات رو دوباره ببینی، احساس کنی و تفسیر کنی (البته در کنار کسی که این راه رو بارها رفته و قراره که به تو هم مسیر درست رو نشون بده) حاضری بهش اعتماد بکنی، دستت رو بهش بدی و ماجراجویی به اعماق ذهنت رو شروع بکنی؟
میدونم شروع این سفر ناشناخته شجاعت زیادی میخواد، اما بهت قول میدم که بعدش اون نسخه آیندت از تو بخاطر تصمیم امروزت تشکر میکنه…..